قسمتی از مناجات های
اما م سجاد علیه السلام
بار پروردگارابا خلوص نیت از همه بریدم وبه سوی تو رو اوردم .از هر کسی که به تو محتاج است از او رو گردانیدم وبه درباری روی نیاز گذاشتم که او از همه بی نیاز است.
خدایا می دانم از بندگان محتاج چیز خواستن سفاهت است وجز نابخرد کسی این کار را نمی کند که رو به خانه بنده خداببرد،
خدایا من بسیار د یده ام کسانی که غیراز تو عزت ومال خواسته اند وذلیل وخوار شده اند کسانی که از محتاجین به تو مال ومنال خواستند وقدر ومقام طلب کردند درویش ومحتاج شدند وپست و بی مقدار گشتند خدایا تو کسانی را که امثال این مردم را د یده واعتبار گرفته اند وخود به راه صواب رفته اند ارشاد کرده ای .
تو ای پروردگار من کسی هستی که فراتر از هر سوالی وبالاتر از هر ارباب هستی توئی که قبل از هر کسی خوانده شدی ودربارت به روی همه باز بود،خدایا هیچ کسی قبل از تو مایه امید من نبود ه ونیست.
خدایا دعا مخصوص تو است وجزتو ندای بندگان را کسی نمی شنود ،پروردگارا تو در عدد یگانه ای وای مالک مقتدر وبی همتا ،در صفات ممتازی ، توئی مرجع بندگان وتو صاحب علو ورفعت بی نظیری.
خدایا هر که رو بسوی تو است مستوجب رحم وعنایت است وهر کسی مورد رحمت تو باشد برزندگی وکار خود غالب ومستولی است وکسی که در دایره رحمت تو نیست هیچ کارسش منظم ومفید نباشد.
حال این مردم مختلف ودر صفات متزلزل وهر روز حالی به حالی می شوند.خدایا تو منزهی از شبه ومثل ومانند نداری،تو آن توانگری که خزائن تو تهی وخالی نمی شود .تو منزهی ،تو خدائی هستی که غیر از تو پروردگاری نیست که شایته پرستش باشد.
بیا تا نغمه شوق از نهاد خاک برخیزد غبار از خاطر؛آیینه افلاک برخیزد به هنگام ظهور تو تو اى خورشید نورانى به پیش پاى تو چون خاکیان افلاک برخیزد مگرحرف مرا تکرار سازد اى گل نرگس سخن باکوه مى گویم، کزو پژواک برخیزد
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم وبیمار شدم
تعریف نماز
نماز هم نیاز است هم ناز ؛بنده در مقام نیاز وخداوند تبارک وتعالی در مقام ناز؛بنده را با خداوندگار خویش رازی است پنهانی که چون بر نماز می یستد آنرابیان می کند ودر طلب کشف حقایق بر می آید وحضرت احدیت را طلب می کند که او را در رسیدن به حق یاری کند؛نماز شاهراه اصلی رسیدن است واین چه رازی است در نماز که هر که از آن بگذرد به صراط مستقیم گام نهاده وسیر الی الله او بسیار نزدیکتر خواهد شد ؛
نماز ذکر است ؛یاد است یاد دوست هم صحبتی ومصاحبت با حضرت حق گفتاری است میان مرید ومراد ودلدادگی وعشقبازی میان عاشق ومعشوق اگر چه سخن است اما نه به جنس ماده که روح ندارد ؛سخن است از جنس معنا که از عمق وجود از آن ذره نور که در جسم خاکی انسان به امانت است بر می آیدوبر عمق وجود می نشیند ؛نماز رابطه ای است دوگانه ؛میان عابد ومعبود چه خوش وقتی است آنهنگام که درهای هفت گانه آسمان گشوده می شود وهمه ملائک در تمامذکر یار رامی گویند سر تا سر عالم نور در بر میگیرد از میانه خاک تا افلاک حمد وثنای خداوند را می گویند یار را می طلبند وچه حق است اگر دلداده حقیقی پیدا شود از شوق این وصال جان دهد ؛که جان دادن در راه حق بسی شکوهمند وزیباست که در هیچ نعمت الهی نمی توان آنرا یافت.
نماز همیشه راه وپلی بوده میان آدم ((نسل آدم))وخدا واول بار آدم بعد از آنکه از بهشت رانده شد با خدا سخن گفت در نماز دو گانه صبح در رکعت اول به شکرانه گذشتن شب هجرت ودمیدن صبح دولت پس
هر گاه خواست با پناه امن الهی سخن گوید به نماز ایستاد وچون خطا کرد وبه قصد توبه وانابت رو به درگاه حق آورد به نماز ایستاد وبا یار دیرین خود راز ونیاز کرد و طلب رحمت و بخشش نمود
خداوند نیز بارها آدمی را به بر پاداشتن نماز ویاد ذکر خود متوجه ساخته وآنرا در قرآن به عناوین مختلف متذکر شده است وانبیاءالهی ومعصومین نیز از اثرات خواندن نماز وترک این فعل که از ارکان اصول دین است روایات فراوانی را بیان کرده اند که در این بخش سعی در بیان آنچه که در حد علم وبضاعت بنده حقیر می باشد شده است
قرآن :(البقره 238)
حافظوا علی الصلوات والصلاهالوسطی وقومو الله قانتین
بر نماز ها نماز میانه مواظبت کنید وخاضعانه برای خدا بپاخیزید
حافظواعلی الصلوات :
اشارت به اینکه چون بنده به نماز در آید به هیبت در آید !وچون بیرون شود به تعظیم بیرون شود ؛تا در نماز باشد به صف ادب بود ؛تن بر ظاهر خدمت داشته ودل در باطن حقیقت وصلت وسر با روح مناجات آرام گرفته!
سالروز وفات حضرت خدیجه همسر بزرگوار پیامبر (ص) و مادر فاطمه(س) را خدمت تمامی بزرگواران
... تسلیت عرض می کنم
فکر می کنید اگر عشقی پاک والهی نبود آیا خدیجه حاضر میشد همسرمحمد شود ؟
فکر میکنید انچه را که از نور معنویت، محمد با خود حمل میکردکم ارزشتر از ثروت بیکران خدیجه بود؟
وآیا فکر میکنید خدیجه در خود چه داشت که سرچشمه همه پاکیهای عالم سن بالای او را ندید گرفت
وبا بااو 25بهار از بهترین سالهای عمرش را سپری کرد وآن سالها را بهترین سالهای زندگانیش یاد می کند
وخدیجه شد مادر سلاله پاک نبوی
چقدر به راستی خدیجه را می شناسیم ؟
بزرگ بانوی اسلام ،همسر وفادار وهمراه رسول الله ،یار وفادار دوران بی کسی پیامبر
ام الفضائل این لقبی است که پیامبر اکرم به حضرت خدیجه رحمه الله علیه می دادند .
به راستی کدام بانو می توانست مادر فاطمه شود درحالیکه خود از طهارت وپاکی بی بهره باشد
چه کسی می توانست همسر رسول الله شود در حالیکه خود عاری از خطا نباشد.
باید خدیجه میشد تا با آن نگاههای جاذب وگذشت وعطوفت ومهربانیش می توانست پیامبر خاتم را در انجام رسالتش یاری کند .
کاش ما هم قدری عمیق تر به شخصیت این بانو توجه می کردیم ،کاش جوانان ما قبل از اینکه معیارشان برای یک ازدواج چیزهای بی ارزشی چون ظاهری زیبا وفریبنده این دنیا بود ویا ملاکشان ثروت کلان وپست ومقام همسرشان بود به این می اندیشیدند که می شود بهترین بانوی عالم شد بهترین مادر شد میشودوقتی که از خودو از خواسته های بی ارزش این دنیا بگذری ،وتنها به نور معنویت وراه سعادت بشری خود فکر کنی .کاش کسی حرف من را بفهمد .وکاش کسی به این بهترین الگوی عشق در زیستن خوب نگاه کند .آنگاه یقینا بهتر از قبل فاطمه را خواهد فهمید ،علی را خواهد شناخت ،آنگاه ما در یک جامعه تشیع علوی دیگر تبعیض ،تفاوت طبقاتی ،فساد را نخواهیم داشت .دیگر هیچ پسر جوانی معیارش برای انتخاب همسر به دست اوردن یک دختر با هیکل بهترین خواننده ویا رقصنده آن سوی آب نخواهد بود.حتی جامعه متمدن غرب نیز خود از این افسانه دست کشیده است
وما تازه پا جای پای پوسیده آنها می خواهیم بگذاریم .بهتر نیست به جای انکه همدیگر را به ظاهری زیبا همچون عروسکهای باربی بپسندیم ، به معیارهای اخلاقی در خود بیشتر فکر کنیم؟باور کنید سلامت فکر سلامت روح سلامت اخلاق خیلی باارزشتر از حتی سلامت جسمانی است .
روی سخن من بیشتر شاید با شما جوانان معتقد مذهبی است می دانید چرا؟
چون شما نباید تنها به ظاهر دین توجه کنید ،به جوان مذهبی می گویم ملاک انتخاب تو چیست رو به من میکند می گوید ملاکماین است قد ش این باشد ،چشمم این رنگی باشد ،پوستش به این فرم باشد ،خوب چادر سرکند ،این فرم لباس بپوشد ،پوشیه بزند ،ساق دستش فلان رنگ باشد،روسری که از زیر چادرش بیرون می زند فلان رنگ باشد ،اینها خوب است اما آیا براستی ملاک یک دختر خوب برای همسر شدن هم است؟
این میشه نمونه بارز یک دختر مسلمان مومن شیعه؟
برادر من ملاکت را عوش کن می دانی چه چیز نصیب تو می شود یک عروسک چادر به سر همین،
فرق عروسک تو با عروسک خیمه شب بازی غیر، این است که تو یک چادر برسر این عروسکت کردی
ملاک را عوض کنیم
بیاییم ببینیم معرفت اهمیت بیشتری دارد یا این موارد که در بالا گفتم .
آیا دوست داری همسر زیباروی محجبه شما، فهم کاملی از معارف الهی نداشته باشد
تنها یک حجاب ظاهروزیبا که نمی شود ملاک تدین ملاک همسر خوب بودن
میشود بهترین همسررا براساس معیار دین انتخاب کرد براساس زندگی رسول الله وائمه
تنها کافی است که در این باره کمی تدبر ودقت داشته باشیم.
ما نسبت به جامعه بشری علاوه بر خودمان مسئول هستیم ،اگرچه منکر زیبایی در یک انسان نمیشویم اما باید دید این زیبایی که خالقش خداوند است ،تا چه اندازه در یک ازدواج موفق موثر خواهد بود آیا بیش از معرفت الهی ،
ویا پست ومقام وموقعیت خانوادگی فردچقدر تاثیرگذار خواهد بود .
البته رشد پیدا کردن در یک خانواده سالم نقش خوبی در سلامت اخلاقی فرد خواهد داشت ،اما موقعیت اجتماعی خوب نیز آیا ملاک خوب بودن فرد خواهد بود .
آیا از یک خانواده متوسط یا ضعیف اجتماعی بودن نمیتواند فردی مفید راوصاحب اخلاق را تربیت کند؟
بله
مسلما شما هم حرف من را قبول خواهید کرد ،اگر صاحب اندیشه معقولی باشید.
به امید روزی که بتوانیم چنان انتخاب کنیم که همسرمان را عاشقانه دوست داشته باشیم واز بودن در کنار هم گامی به سوی نور الهی برداریم .
باهم به دروازهای بهشت فکر کنیم .باهم باشیم انچنان که یک روح در دوجسم باشیم.
الهی روزی برسد که ما بتوانیم حرفی برای گفتن در محضر ائمه داشته باشیم وشرمنده نباشیم
بخاطر انتخابهای ناشایستمان
به حق رسول الله و بزرگ بانوی اسلام حضرت خدیجه
پیامبر اکرم(ص) در نخستین سیر شبانه خود که در ماه ربیع الاول، دو سال بعد از بعثت که از خانة حضرت خدیجه(س) انجام پذیرفت(22) هنگامی که به سوی زمین باز میگشتند از پیک وحی چنین مورد خطاب قرار گرفتند:
حاجَتِی أَن تَقرَأَ عَلی خَدیجَهَ مِنَ اللهَ وَ مِنّی السَلام
حاجت من این است که از خداوند منّان و از مَنِ جبرئیل، بر خدیجه سلام برسانی.(23)
هنگامی که پیامبر اکرم(ص) درود خداوند منّان را به حضرت خدیجه ابلاغ نمودند، او در پاسخ گفت: خداوند سلام است، سلام از اوست و به سوی اوست.(24)
پیک وحی یکبار دیگر به پیامبر(ص) عرضه داشت: ای محمد، به خدیجه از پروردگارش سلام برسان.
حضرت خدیجه(س) گفتند: خداوند خود سلام است، و سلام از اوست، و بر جبرئیل امین سلام باد.(25)
در یکی از تهاجمات ددمنشانه قریش و انتشار شایعه کشته شدن پیامبر(ص)، حضرت خدیجه(س) در میان درّه ها و صخره های اطراف مکه، به دنبال حبیبش می گشت و سیلاب اشک بر صورتش روان بود. پیک وحی بر پیامبر رحمت فرود آمد و عرضه داشت: ملائکه آسمان به جهت گریه خدیجه به گریه افتاده اند، او را به سوی خود فراخوان، درود مرا ابلاغ کن و او را بشارت بده، که خدایش به او درود میفرستد و او را با قصری در بهشت بشارت ده، که در آن هیچ غم و اندوهی نیست.(26)