در یزد کهن عارفی می زیست که جویای اسم و رسم بود ، روزی با یارانش از مقابل دکان نانوایی می گذرد ،
بوی نان از تنور در آمده ، بوی نان پخته ، او را وسوسه می کند تا نانی خریده بخورد ،
عادتی که امروزه نیز در مردم کویر مشاهده می شود و به بوی نان سحر می شوند ،
پس به دکان نانوا می رود نانوا که پیری دانا و جهان دیده بود
در حین پخت نان با عارف به بحث و جدل می پردازد ،
سخن از خامی و ختگی انسان می راند ، این که پختگی مراحلی دارد ،
همچو نان که در ابتدا خوشه گندمی است ، درو می شود ،
در زیر سنگ سخت آسیاب آرد می گردد ، آنگاه خمیر شده
و با آتش تنور پخته می گردد ،آدمی نیز آتشی می خواهد تا پختگی حاصل کند ،
هر کس که عبا و قبای عارف را بر تن کرد نمی تواند در زمره عرفا قرار گیرد ،
چرا که عرفان و تصوف به خرقه و لباس و دستار نیست ،
بلکه در اندیشه و مهار نفس است ، عارف صبحی است که به چراغش نیاز نیست
و شبی که به ماه و ستاره اش حاجت نیست ، نانوا عارف را پندی می دهد
که اگر پخته بودی گوشه عزلت اختیار می کردی و این قافله مریدان را رها و نفست را خلاص می نمودی .
عارف از سخنان نانوا دگرگون می شود اما آتش آنگاه به جانش افتاد
که نانوا دست در تنور داغ و آتشین کرده ، شاخه گلی سرخ بیرون آورد
و به عارف داد و گفت: به جای نان گلی ببر تا بدانی عمر کوتاه تو همچو این گل تمام می شود ،
باشد که از خواب غفلت بر خیزی ...
عارف جویای نام سر افکنده راهی شد و دیگر کسی او را ندید ،
نانوا که همچو خضر روشنی به او بیداری بخشید بعد از وفات در نانوایی به خاک سپرده شد
و اینک این مکان به زیارتگاه مردم کوچه و بازار تبدیل شده است
حداقل یادی از شهید دکتر علی شریعتی بکنید.
پروردگارم ،مهربان من
از دوزخ این بهشت، رهایی ام بخش!
در اینجا هر درختی مرا قامت دشنامی است
و هر زمزمه ای بانگ عزایی
و هر چشم اندازی سکوت گنگ و بی حاصلی ...
در هراس دم می زنم
در بی قراری زندگی می کنم
و بهشت تو برای من بیهودگی رنگینی است
من در این بهشت ،
همچون تو در انبوه آفریده های رنگارنگت تنهایم.
"تو قلب بیگانه را می شناسی ، که خود در سرزمین وجود بیگانه بودی"
"کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم"
دردم ، درد "بی کسی" بود
« دکتر علی شریعتی»
سلام
دوستان ایا کسی هست که بخواهد در این وبلاگ به ما کمک کند .
من میخوام وبلاگم رو ترک کنم.
دوست دارم اگر فردی میتواند موثر بنویسد به او بدم .
منتظر پیام یاریتون هستم.
یا علی